جدول جو
جدول جو

معنی ناخن گذاشتن - جستجوی لغت در جدول جو

ناخن گذاشتن
(صَ / صِ گَ تَ)
کنایه از کمال خوف و هراس خوردن و مغلوب و ناتوان گردیدن. (آنندراج). کنایه از کمال بیم و عجز. (غیاث اللغات از چراغ هدایت) :
من کیم صائب که دست از آستین بیرون کنم
در بیابانی که ناخن میگذارد شیرها.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
ناخن گذاشتن
براثر ترس کاملا عاجز و زبون شدن: من کیم صائب، که دست از آستین بیرون کنم در بیابانی که ناخن میگذارد شیرها. (صائب)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(جِ شُ دَ)
اسم گذاشتن. اسم چیزی را معین کردن. (ناظم الاطباء). نامیدن. تسمیه. نام نهادن، کنایه از نام به یادگار گذاشتن. (آنندراج). نام باقی گذاشتن. نام از خود بجا گذاشتن
لغت نامه دهخدا
(عَ قَ رَ تَ)
نشان کردن. علامت گذاشتن. رجوع به نشان و نشان کردن شود
لغت نامه دهخدا
(عَ شُ دَ)
نرخ نهادن. اسعار. تسعیر. (یادداشت مؤلف).
- نرخ گذاشتن روی چیزی و متاعی، تقویم کردن. قیمت کردن
لغت نامه دهخدا
(خُ وَ کَ دَ)
در زبان تکلم آزار دادن. (فرهنگ نظام) ، در زبان محاوره باپرگویی مزاحم کسی شدن و مصدع گشتن. (فرهنگ نظام).
- شاخ گذاشتن در جیب کسی، زیر بغل کسی، در زبان محاوره کنایه از تعریف کسی را کردن برای فریب دادن او. (فرهنگ نظام)
لغت نامه دهخدا
اسم گذاشتن نام دادن تسمیه، نام خود را بیاد گار نهادن نام خود را باقی گذاشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نام گذاشتن
تصویر نام گذاشتن
تسمّيةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نام گذاشتن
تصویر نام گذاشتن
Name
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نام گذاشتن
تصویر نام گذاشتن
nommer
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نام گذاشتن
تصویر نام گذاشتن
nombrar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نام گذاشتن
تصویر نام گذاشتن
命名
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نام گذاشتن
تصویر نام گذاشتن
نام دینا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نام گذاشتن
تصویر نام گذاشتن
ตั้งชื่อ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نام گذاشتن
تصویر نام گذاشتن
memberi nama
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نام گذاشتن
تصویر نام گذاشتن
לקרוא בשם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نام گذاشتن
تصویر نام گذاشتن
名前を付ける
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نام گذاشتن
تصویر نام گذاشتن
이름을 붙이다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نام گذاشتن
تصویر نام گذاشتن
kumtaja
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نام گذاشتن
تصویر نام گذاشتن
nazywać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نام گذاشتن
تصویر نام گذاشتن
adlandırmak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نام گذاشتن
تصویر نام گذاشتن
নাম দেওয়া
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نام گذاشتن
تصویر نام گذاشتن
nomear
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نام گذاشتن
تصویر نام گذاشتن
nominare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نام گذاشتن
تصویر نام گذاشتن
benennen
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نام گذاشتن
تصویر نام گذاشتن
benoemen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نام گذاشتن
تصویر نام گذاشتن
називати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از نام گذاشتن
تصویر نام گذاشتن
называть
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نام گذاشتن
تصویر نام گذاشتن
नाम देना
دیکشنری فارسی به هندی